انقلاب فرهنگی در عصر شبکههای اجتماعی در دههی نخست انقلاب اسلامی، میدان نبرد در خیابانها بود؛ امروز اما میدان در ذهنهاست.
دشمن دیگر با تانک و تفنگ نمیجنگد، بلکه با محتوا، ترند و تصویر. او ارزشها را هدف گرفته، نه خاک را. و این یعنی شکل تازهای از استعمار: استعمار ذهن.
یادداشت / پایگاه خبری آدینه پرس/ مهران آشنا- شبکههای اجتماعی، در ظاهر ابزار ارتباط و آزادی بیاناند، اما در باطن به میدان شکلدهی هویت، ذائقه و سبک زندگی تبدیل شدهاند. امروز بسیاری از نوجوانان و جوانان، بیش از آنکه با خانواده و فرهنگ خود گفتوگو کنند، با الگوریتمهای بیچهرهی غربی سخن میگویند؛ الگوریتمهایی که هر روز سلیقه، آرزو و باورشان را مهندسی میکنند.
انقلاب فرهنگی در چنین فضایی، دیگر صرفاً به معنای تولید کتاب و فیلم نیست؛ بلکه یعنی بازپسگیری اختیار فکر و احساس از دست هوش مصنوعی و جریان رسانهای سلطه. اگر انقلاب ۵۷ حاکمیت سیاسی را از بیگانگان بازستاند، انقلاب فرهنگی امروز باید حاکمیت ذهنی و فرهنگی را بازپس گیرد.
اما این جهاد فرهنگی تنها با تحلیل و شعار پیش نمیرود. اینجا هنر وارد میدان میشود ، همان زبانی که میتواند آنچه را منطق و استدلال بهتنهایی قادر به انتقالش نیست، در جان مخاطب بنشاند.
کارهای فرهنگی و هنری، از سینما و تئاتر تا موسیقی، ادبیات، رسانه و فضای مجازی، میتوانند روایتگر هویت ایرانی اسلامی باشند؛ پلی میان سنت و نوگرایی، و سپری در برابر هجوم بیهویتی جهانی.
در شرایط امروز، رسالت هنرمند انقلابی، خلق آثاری است که نهتنها زیبا و تأثیرگذار باشند، بلکه معنا و جهت هم داشته باشند؛ آثاری که ذهن خستهی نسل جدید را از مصرفگرایی فرهنگی نجات دهند و او را به تأمل، ایمان و امید دعوت کنند.هر فیلم،تئاتر، شعر، یا اثر هنری میتواند سنگری باشد در دفاع از حقیقت و روح انقلاب.
در نهایت باید گفت: وقتی دشمن با تصویر میجنگد، ما باید با اندیشه و هنر بجنگیم. و تا زمانی که ذهنهای آگاه و دلهای هنرمند در این سرزمین میتپند، انقلاب زنده و در مسیر تمدنسازی خواهد ماند.






