;

سفری به یادماندنی با خاطرات سرمد

آدینه پرس؛ مجید صفائی: قصد نوشتن سفرنامه را نداشتم ولی با توجه به اپیدمی کرونا که در جهان وجود دارد مردم و ما را برای سفر کمی دودل کرده بود اما نهایتا به این نتیجه رسیدم که باید از این سکون و رکودی که کرونا بر زندگی‌ها تحمیل کرده و زندگی را برای همه سخت و طاقت‌فرسا کرده خارج شد. مخصوصاً اگر اهل سفر باشی و رفتن، مبدأ و مقصد زندگی‌ات باشد.

بالاخره بعد از دو سال مرزها به صورت محدود شروع به فعالیت مجدد کردند. ساعت کاری مرز رازی از ۱۱ صبح تا ۲ بعد از ظهر بود با این حساب برنامه‌ی سفر را متناسب با این زمان‌بندی تنظیم کردیم و اولین تور زمینی ترابزون، بعد از کرونا، ۱۱ مهر ۱۴۰۰ رسماً شروع شد. هزینه‌ی این سفر ۴ روزه با اقامت در هتل ۴ ستاره‌ی تاپ آروم ترابزون با صبحانه، ۴ میلیون تومان بود.

travel_khaterate_sarmad@

ساعت ۷ صبح، به همراه ۳۵ همسفر راهی شدیم. بعد از گذر از شهرهای صوفیان و خوی به مرز رازی رسیدیم. پرداخت عوارض خروج و ارائه‌ی کارت واکسن کرونا و تست پی سی آر، مقدماتی بود که برای ورود به خاک ترکیه باید انجام می‌شد. بعد از طی یک مسافت ۱۰۰ کیلومتری به شهر وان رسیدیم. توقف ۵ ساعته زمان مناسبی بود تا مسافران استراحت کنند و از مرکز خرید خیابان جمهوریت گشت و گذار و خرید کنند.

travel_khaterate_sarmad@

ساعت ۱۰ شب به مقصد ترابزون راه را پی گرفتیم. در مسیر از شهرهای آغری، ارزروم، آشکاله و بایبورت و مسیر جدید آیدین تپه گذشتیم و صبح به ترابزون رسیدیم. تا ساعت ۲ و موعد تحویل اتاق‌های هتل وقت زیادی داشتیم. اما خوشبختانه، بعد از تماس با مدیریت هتل، قرار شد ساعت ۱۱ اتاق‌های را تحویل بگیریم. حالا موقعیت خوبی بود که این مدت انتظار را با بازدید از منطقه‌ی توریستی سراگل و صرف صبحانه طی کنیم.
بعد از برنامه‌ی دریاچه‌ی سراگل به هتل رسیدیم و مسافران اتاق‌ها را تحویل گرفتند. «آروم هتل» هتل ۹ طبقه  مجهز و مجللی است که علاوه بر اتاق‌های بزرگ و کامل از سالن ورزش، حمام ترک، سونا، استخر و موزیک نیز بهره‌مند است و موقعیت مناسبی نیز دارد. این هتل در مجاورت ساحل، مرکز خرید جواهر، اطراف هتل رستوران‌های متنوع و میگروس و… قرار دارد. روز اول وقت آزاد و استراحت مسافران بود و قرار شد روز بعد ساعت ۹:۳۰ صبح جهت گشت شهری در لابی هتل حضور داشته باشند.
صبح روز دوم برای گشت سوار اتوبوس شدیم و به سمت ویلای آتاترک راهی شدیم. کوشک آتاترک یکی از اماکن دیدنی و تاریخی ترابزون واقع در منطقه‌ی سویوک سو، در ارتفاعات شهر و میان انبوهی از درختان کاج واقع شده است. این بنا در اواخر قرن ۱۹ توسط یک مامور بانک به عنوان خانه ییلاقی بنا نهاده شد و سپس به خزانه‌ی کشور واگذار گردید. آتاترک در ۳ سفر به ترابزون در سال‌های ۱۹۲۴ ـ ۱۹۳۰ و ۱۹۳۷ در این عمارت سکونت داشت. در طبقه‌ی همکف متن سخنرانی آتاترک به صورت مکتوب نصب شده است. بعد از زمان یک ساعته بازدید از داخل عمارت، به طرف بزتپه، مرتفع‌ترین قسمت شهر که کل شهر از آن قابل مشاهده است و پرچم بزرگ ترکیه در آنجا نصب شده حرکت کردیم. بعد از آن به سمت میدان آتاترک و اوزون سوکاک راهی شدیم. بعد از یک وقفه‌ی چند ساعته، مقصد بعدی مرکز خرید فروم، بزرگ‌ترین مرکز خرید منطقه‌ی کارادنیز (دریای سیاه) بود. در پایان گشت آن روز به هتل برگشتیم و ساعت گشت فردا را ساعت ۹:۳۰ اعلام کردیم.
روز سوم با گشت «اوزونگول تور» آغاز شد. در ابتدای مسیر و در شهر اف، به فروشگاه «علی بابا»، مرکز پخش «لکوم» رفتیم. با استقبال گرم فروشگاه رو به رو شدیم و از مسافران با چای و شیرینی پذیرائی شد. در ادامه‌ی مسیر اوزونگول، در منطقه‌ی چایکارا، جهت بازدید به کارخانه‌ی «اوز چای» رفتیم. اما متأسفانه به علت ویروس کرونا، بر خلاف برنامه‌ی هر ساله، این بار اجازه بازدید از خط تولید کارخانه صادر نشد و در عوض در محوطه‌ی کارخانه از مسافران پذیرایی کردند. بعد از طی یک مسافت ۱۲۰ کیلومتری، وارد منطقه‌ی زیبای اوزونگول شدیم. آبشار و تراس اوزونگول میزبان مسافران ما بود. طبق هماهنگی‌هایی که شرکت خاطرات سرمد با رستوران انجام داده بود، برای صرف نهار رفتیم و بعد از نهار زمان ۳ ساعته بازدید از دریاچه به مسافران اعلام شد.
اوزونگول منظره‌ای از ابرهای سفید، جنگل‌های سرسبز، هوای تمیز و دریاچه‌ای به طول ۱ کیلومتر و عرض ۵۰۰ متر است. در اطراف دریاچه هتل، مسجد، فروشگاه، رستوران و مراکز رفاهی و تفریحی قرار دارد. در اوایل قرن ۱۷ میلادی در اثر رانش زمین و مسدود شدن مسیر رودخانه، این دریاچه طبیعی به وجود آمده که عمقی ۱۵ متری دارد و زیستگاه طبیعی ماهی قزل‌آلای طبیعی است.
دریاچه اوزونگول، آخرین برنامه‌ی روز سوم بود و ما بعد از آن به هتل برگشتیم. روز چهارم برنامه‌ای نداشتیم. ۱۶ مهر که روز پنجم و آخر سفر ما بود ساعت ۱۱ صبح به سمت مرز بازرگان راهی شدیم. بعد از رسیدن به مرز و عبور از مرز وارد ایران شدیم. نیروهای هلال احمر در مرز مستقر بودند و با تب سنج دمای بدن مسافران را کنترل می‌کردند. بعد از طی این مراحل وارد گمرک شدیم و سپس سوار اتوبوس‌ ایران شدیم. سفر ما صبح روز ۱۷ مهر، در ترمینال تبریز به پایان رسید. در طول سفر بنده، مجید صفائی مقدم، از شرکت خاطرات سرمد تبریز، لیدر و همراه مسافران بودم.

travel_khaterate_sarmad@
travel_khaterate_sarmad@

2 نظرات
  1. فرشادشفیعی می گوید

    بسیارسفرنامه خلاصه، مفید و خوبی بود. ممنون از آقای صفائی عزیز و مهربان بخاطر زحماتی که برای نوشتن این سفرنامه خوب کشیدند.

    1. adineh_admin می گوید

      ممنون از شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.