درعصر كنوني كه به عصر فرزانگي انسان لقب گرفته است ، ارتباطات بین انسان ها ارزش فزاینده ای پیدا کرده و به جایگاه اول توجهات انسانی رسیده است. ،نگرش اداره سازمانها از ” انسان ابزاري“در قرن هفده و هيجده ميلادي يا “ انسان براي همه چيز” به ” همه چيز براي انسان“ در اوايل قرن بيستم تغییر کرده است .در پرتو ارتباطات فرد به مهارتهاي تازه ، طرز فكر و رفتارهاي جديد دست مييابد
ميکي اسميت از ارتباط به فراگرد انتقال اطلاعات، احساسها، حافظه و کارها در ميان مردم یاد میکند.
امروز فعالیت روابط عمومی حاکی از حیطه عملی وسیع در حوزه احساسات، عاطفه ها و افکار عمومی است و نه تنها با یک خط و ربط ساده و محدودی سر کار ندارد بلکه تلاشی است سنجیده، برنامه ریزی شده و پایدار که برای برقراری و حفظ درک متقابل یک سازمان و جامعه معنا و مفهوم می یابد. در واقع “ارتباط” محور اساسی فعالیت های “روابط عمومی” محسوب می شود. از این رو، روابط عمومی را پل ارتباطی با مردم و آئینه تمام نمای یک سازمان می نامند که باید به هنر مردمداری نیز آراسته شود
دربین تعاریف متعددی که ازروابط عمومی وجودداردیک تعریف اساسی است.گوئل کهن از آن به عنوان مردمداری یاد کرده است. مردمداری ،واژه ای که مفهومی عمیق، گسترده و توسعه بخش در درون آن نهفته است
روابط عمومي به مصداق مردم داري در ايران و در فرهنگ ملي و اسلامي ما تاريخ طولاني و درخشاني دارد كه با آداب و سنت ايراني و اسلامي رشد و نمو كرده است
در روابط عمومی مردم مدار انسان محورکلیه فعالیت ها بوده و هرحرکت وهرتحولی در سازمان در راستای خدمت به آن صورت می گیرد به همین دلیل عده اي از متخصصان فن و دانشمندان حوزه ارتباطات ،روابط عمومي را « مهندسي انساني » لقب داده اند
براي روابط عمومي وظايف متعدد و متنوعي از سوي صاحبنظران و دستاندركاران مطرح شده است، ولي نكته جالب توجه در اكثر وظايف و تعاريف ارايه شده، بحث ارتباط و پيوند با مردم و جامعه است که به چشم می خورد. تا آنجا كه «اسكات ام كاتليپ» در اين زمينه ميگويد: روابط عمومي، شناسايي وظايف، ايجاد، حفظ و نگهداري روابط مطلوب و حسنه با جامعه است
ودکتر حميد نطقي بنيانگذار روابط عمومي در ايران در تعريفي از روابط عمومي معتقد است: روابط عمومي وکيل مدافع سازمان در بيرون و مدعي العموم در داخل سازمان است.
برنيز يکي از صاحب نظران عرصه روابط عمومي مي گويد : «روابط عمومي خيابان دو طرفه اي است که در آن مدير و مردم با يکديگر هماهنگي مي يابند و مقاصد و اهداف بر اساس تقارن منافع عمومي و خصوصي پايه ريزي مي شود . »
با اين اوصاف ميتوان گفت مردم نقشي حائز اهميت و ارزنده در فعاليتهاي واحدهاي روابط عمومي سازمانها ايفا ميكنند، اگر براي روابطعمومي دو پايه متصور باشيم، يک پايه سازمان و پايۀ دوم و اصلياش مردم است و لازم است از طريق فعاليتهاي روابطعمومي و ساماندهي مناسب اين فعاليتها، زمينههاي برقراري ارتباطات موثر با مردم فراهم شود.
هنگامي که يک سازمان رسالت واقعي خود را خدمتگزاري به مردم و مردم مداري بداند باید پذیرفت كه روابط عمومی دانش، فن، هنر ی است كه دارای اصول فلسفی خاصی بوده و از انگیزه بالایی برای خدمتگزاری به مردم و جامعه برخوردار است.در واقع روابط عمومي زماني معني پیدا می کند که مخاطب اهميت داشته باشد و سازمان ها بر اساس خواست مردم برنامه ريزي کنند.
مردمداری فلسفه روابط عمومی است ،روابط عمومی برای این شکل گرفته است که به نظرات مردم توجه شود. روابط عمومی بایدتلاش کند تا منافع مردم و مشتریان را تامین کند بالطبع با این کار منافع سازمان نیز تامین خواهد شد
در سازمانها، شرکتها يا دستگاههايي که توجهي به مردم نميکنند عموما نيازي به ساختار روابطعمومي و ارتباط با آحاد جامعه احساس نمی شود. در این سازمان ها ، نهاد روابطعمومي يک زائده و يک پديدۀ بلااستفاده تلقي مي شود و در خوشبينانهترين حالت، يک پديدۀ تشريفاتي و غير کاربردي محسوب مي گردد.
اگر مديران سازماني مي خواهند هنر مردم داري را تحقق بخشند، لازمه آن به کارگيري مديران روابط عمومي کاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراري ارتباط با مخاطبان است.
با اميد به روزي که شاهد ارتقاء جايگاه روابط عمومي در کشوربه عنوان مهمترين بخش شناسايي ، پيش بيني مسائل و شکل بخشيدن به رويدادها و آينده باشيم .
ناصر اسگندریان
کارشناس مسئول روابط عمومی و مدیریت واحد سرمایه گذاری راه آهن آذربایجان