آدینه پرس ؛ در قطار، من، سجاد صفری، خبرنگار جوانی هستم که برای تهیه گزارشی در مورد دهقان فداکار، ریزعلی خواجوی، سوار شده ام
با برزو شیخیزاد، مهماندار قطار، آشنا میشوم و از او میخواهم تا در مورد دهقان فداکار با من مصاحبه کند.
برزو، مردی مهربان و خوش اخلاق است. او دو دختر دارد و ۱۲ سال است که به عنوان مهماندار قطار کار میکند.
در مصاحبه، از برزو میپرسم که اولین بار در چگونه با داستان دهقان فداکار آشنا شده است؟
برزو میگوید: «وقتی دانشآموز بودم، داستانش را برای اولین بار در کتاب خواندم. اما این داستان هر باری که از مسیر میانه رد میشوم، برایم تداعی میشود.»
سپس از او میپرسم که به نظرش، دهقان فداکار چه ویژگیهایی داشت که باعث شد چنین اقدامی قهرمانانه ای انجام دهد؟
برزو میگوید: «مهربانی، صداقت و دل بزرگ باعث شد که دهقان فداکار این خودگذشتگی را انجام دهد.»
از برزو میپرسم که آیا میدانست دهقان فداکار عضو جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران بوده است؟ او میگوید: «بله، در رسانهها فیلم عضویت او را در جمعیت هلالاحمر دیدم.»
سپس از او میپرسم که به نظرش، چرا پیوستن به جمعیت هلالاحمر مهم است؟
برزو میگوید: «چون آنها داوطلبانه در روزهای سخت به کمک مردم میآیند. کمک به آنها افزایش نیرو و توان کمک به مردم است. همچنین آموزش های آنها در مواقع بحران به ما کمک میکند.»
برزو از تجربه شخصی خود در مورد کمکهای اولیه که از هلالاحمر آموخته است، برای من تعریف میکند. او میگوید: « آموزش های هلال احمر را در خصوص کمکهای اولیه یاد گرفته که منجر به نجات دخترش در سن خردسالی میشود.
وی تعریف میکند: همسرم وقتی در قطار سر کار بودم با من تماس گرفتم و گفت دخترمان نفس نمیکشد. من به او گفتم که مجرای تنفسی او را فوت کند به روشی که از هلال احمر آموخته بودم و او نجات یافت.»
سپس از برزو میپرسم که اگر در موقعیتی مشابه دهقان فداکار قرار میگرفت، چه کار میکرد. او میگوید: «اگر مهماندار آن قطار بودم، وقتی با او روبرو میشدم، او را بغل میکردم و دست و پای او را برای نجاتمان میبوسیدم. اگر جای او بودم، من هم مثل ایشان در نجات انسانها تلاش میکردم.
بنظرم کار او چراغ راهیست برای انسانها تا در مواقع اضطراری به نجات دیگران اقدام کنند و از این نظر داستان ایثارگری او ارزشمند است.»
در پایان مصاحبه، از برزو میپرسم که در آستانه روز جهانی داوطلبان، چه پیامیبرای مردم دارد. او میگوید: «تلاش و خدمت آنها را در زلزله ورزقان، میانه، سراب و سیل آذرشهر در جستجو و نجات و همچنین در جمع آوری کمکهای مردمیشاهد بودیم. از جمعیت داوطلبان هلالاحمر تشکر میکنم و از مردم میخواهم تا در راه خدمت به مردم با هلال احمر همراه شوند.»
مصاحبه با برزو شیخیزاد، مهماندار قطار تبریز به مشهد، پایان مییابد. من از او برای وقت و همکاری تشکر میکنم و از قطار پیاده میشوم.
در حالی که از دور میشوم، به داستان دهقان فداکار فکر میکنم. داستانی که یادآور ایثار و از خودگذشتگی انسانهایی است که در بحران واقعی، جان خود را برای نجات دیگران به خطر میاندازد.
داستانی که امید و انگیزه را در دلها زنده نگه میدارد.