آدینه پرس: روز به روز به زمان تزریق عمومی اولین واکسن ایرانی کووید-۱۹ نزدیک میشویم، واکسنی که وزارت بهداشت حساب ویژهای روی چند ده میلیون دز آن باز کرده است، اما هنوز در سطح جامعه بدبینیهایی نسبت به این واکسن وجود دارد.
مرحله آزمایش اولیه واکسن کوویران برکت، چند هفته گذشته با تزریق واکسن به گروه سنی۱۸ تا ۵۵ سال به پایان رسید و آن طور که محققین میگویند نتایج این آزمایشها هم بسیار «امیدوارکننده» بوده است.بعد از این قرار است تزریق واکسن در فاز دوم روی چند صد نفر و بعد روزی هزاران نفر صورت بگیرد و در صورت موفق بودن نتایج استفاده عمومی آن آغاز بشود.
اما در کنار این موضوع نگرانیهای زیادی نسبت به تزریق واکسن ایرانی کرونا هم در سطح جامعه دیده میشود و به نظر میرسد گروهی از شهروندان و متخصصان نسبت به تزریق این واکسن بدبیناند.
برخلاف آنها پزشکانی که در حال آزمایش کوویران هستند، اعتماد زیادی به آن دارند و حتی حاضر به تزریق آن در فاز بعدی آزمایش واکسن شدهاند.
دکتر محمدرضا صالحی مجری مطالعات بالینی واکسن ایرانی کرونا و متخصص بیماریهای عفونی یکی از این افراد است. او به خبرآنلاین میگوید: « یک بدبینی کلی است که در جامعه ما وجود دارد، ما از دیرباز آدمهای خوشبین نبودهایم و حتی با داشتههایمان خیلی خوشحال نیستیم. این موضوع درباره محصولات ایرانی پررنگتر است، از گذشته نه چندان دور، خیلی از محصولات مدرنی که در کشورهای پیشرفته دنیا تولید میشد، در کشور خودمان هم با یک استاندارد متوسط تولید شد. اما باز یک نگاه به بیرون برای خرید کالاهای مختلف وجود دارد.البته این مختص کشور ما هم نیست و این روند در خاورمیانه جاری است. ما مثل کرهای و ژاپنیها فکر نمیکنیم، در این منطقه نگاه به بیرون پررنگتر است.»
آقای دکتر صالحی شما واکسن تزریق کردهاید؟ یا منتظر تزریق واکسن ایرانی هستید؟
من واکسن تزریق نکردهام و قرار است همراه با باقی دوستانی که در تیم همراهی و آزمایش واکسن کرونا (کوویران) هستند، در مرحله دوم کارآزمایی بالینی واکسن تزریق کنیم. یعنی حدود یک تا دو هفته آینده این اتفاق رخ میدهد.
نگرانی بابت تزریق واکسن دارید؟
خیر.
برخلاف این اطمینان شما، ما یک بیاعتمادی نسبت به واکسن ایرانی در کشور میبینیم. پاسخ شما به این بیاعتمادیها چیست؟
من موافق این بی اعتمادی نیستم و فکر میکنم در پاسخ به سوال شما باید به چند نکته اشاره کرد، یک بدبینی کلی است که تا حدی در جامعه ما وجود دارد، شاید ما از دیرباز آدمهای خوشبینی نبودهایم و حتی با داشتههایمان خیلی خوشحال نیستیم. این موضوع درباره محصولات ایرانی پررنگتر است، از گذشته نه چندان دور، خیلی از محصولات مدرنی که در کشورهای پیشرفته دنیا تولید میشدند، در کشور خودمان هم با یک استاندارد متوسط تولید شده اند. اما باز یک نگاه به بیرون برای خرید کالاهای مختلف وجود دارد.البته این مختص کشور ما هم نیست و این روند در منطقه خاورمیانه جاری است. ما مثل کرهای و ژاپنیها فکر نمیکنیم، در این منطقه نگاه به بیرون پررنگتر است.
در کنار این موضوعات، با یک پدیده بسیار جدید به اسم کووید-۱۹ مواجه هستیم و به یک واکسن جدیدی که نسبت به آن هم در سراسر دنیا یک بدبینی وجود دارد. من مطالعهای میخواندم که در آلمان نزدیک به ۶۰درصد افرادی که در کادر درمان کار میکنند با دریافت واکسن کرونا مخالفت کردهاند، این حتی در خود ایالات متحده نیز نسبت به واکسن فایزر وجود دارد.
دریافت واکسن کار اجباری هم نیست و قراری وجود ندارد که بالاجبار هرکسی واکسن دریافت کند. ما باید دنبال این باشیم که با ارائه یک کار کیفی بهتر و ارائه اطلاعات دقیقتر در مورد واکسنها و جلب مشارکت مردم به سمت کنترل پاندمی برویم.
اینجا به بحث اعتمادسازی میرسیم، در این زمینه کاری انجام شده است؟
سعی کردیم با اطلاعرسانیهای علمی در مورد واکسن که در رسانهها انجام میشود ، این کار را پیگیری کنیم. اما راستش را بخواهید یک بخشی از مسئله هم «گاردی» است که به این راحتی باز نمیشود، حتی بعضی از همکاران ما در بخشهای دانشگاهی بعد از شنیدن توضیحات علمی و فنی باز هم قانع نمیشوند.
این قانع کردن افراد حتما باید از سمت ما صورت بگیرد، اما این که چقدر مخاطب ما این اطلاعات را قبول میکند، نمیتوان به شکل دقیق فهمید، نمیتوانیم انتظار صد درصدی هم داشته باشیم.
وقتی حتی خانم محرز از تیم شما گفتند که به جای واکسن روسی، واکسن ایرانی تزریق میکنند باز هم واکنشهای منفی بود. علت چیست؟
بالاخره این واکنشها همه جا وجود دارد و حتی در یک خانواده نظرات گاهی متناقض است، این ایرادی هم ندارد. ما نباید دنبال یک دستسازی جامعه علمی باشیم. ما اطلاعات را میدهیم و دوست داریم افراد زیادی در آینده این واکسن ایرانی را تزریق کنند، اما این چنین معنایی ندارد که شما باید افراد را مجبور کنید. مثلا در مورد کنترل دیابت خیلی صحبت علمی میشود، اما یک عده از افرا مبتلا به دیابت اصلا توصیهها را قبول و رعایت نمیکنند و سالانه اندام چندین نفر در دنیا بخاطر دیابت قطع میشود.
ما نباید به سمت اجبار حرکت کنیم، باید صرفا اطلاعات علمی و فنی را در اختیار دیگران بگذاریم، یک عدهای از این تعداد قانع شده و تعدادی دیگر قانع نمیشوند. مثل این است که فردی به هر دلیلی از خودرویی خوشش نمیآید، دیگر نمیتوان او را قانع کرد.
یعنی میتوان مسئله واکسن هم کالا محور دید؟
بله، یک بخشی از واقعیت هم این است. در بخش نخبه جامعه هم شرایط این طور است. بالاخره یک بخش نخبه جامعه ممکن است مخالفت کنند، این طبیعت قضیه است. در مورد واکسن هم باید اطلاعاتمان را به شکل صحیح و علمی در اختیار قرار دهیم و سعی کنیم روشنگری کنیم، اما نه به این معنی که افراد را مجبور به پذیرش کنیم.
به یک نکته جالب اشاره کنم، من لیستی از بیش از ۱۰۰ نفری که میخواهند در فاز دو شرکت کنند، نوشتهام و نزدیک به همه ۱۰۰ نفر آنها اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند و این افتخاری است که اساتید ما با مطالعاتی که داشتند، خواستند در آزمایش تزریق واکسن کوویران شرکت کنند.
دادههای فعلی ما خیلی خوب و امیدوار کننده بودند، اما ممکن است که تاثیرگذاری واکسن ما در جمعیتهای بزرگتر مثل اسپوتنیک ۹۰درصد نباشد و شبیه واکسنهای آسترازنیکا یا سینوفارم حدود ۷۰ درصد باشد اما به احتمال قوی بیضررتر از واکسنهای دیگر خواهد بود.
اما اشاره کردید که این بیاعتمادی در جمع برخی از متخصصان هم وجود دارد، فکر نمیکنید اگر آنها حمایت میکردند اعتماد بین مردم هم به وجود میآمد؟
ببینید حتی تعداد معدودی از متخصصین وجود دارند که خودشان دروس پزشکی هم خواندهاند، اما عضو گروههای ضد واکسن در دنیا هستند. به همین دلیل شاید نتوان یک جاهایی این افراد را قانع کرد.با آنها صحبت کرده و اطلاعات را میدهیم، اما یک نفر قانع نمیشود. چه کار میتوان کرد؟
به نظرتان اطلاعات علمی برای قانع شدنشان کافی است؟
واقعیتش را بخواهید، درباره واکسنها در دنیا هم حرف و حدیثها زیاد است. فکر میکنم اطلاعاتی که الان در رسانههای داخلی منتشر میشوند، به اندازهای هست که قبول بشود، هرچند ما هنوز در مراحل اولیه آزمایش این واکسن هستیم و نباید انتظار داشته باشیم که با کارآزمایی بالینی ۵۶ نفره کل دنیا را قانع کنیم.
ما فاز یک را انجام دادیم، اطلاعاتش را آماده میکنیم اگر توسط مراجع علمی و قانونی ذیصلاح قبول شد فاز دو و کارهای بعدی آزمایش واکسن کوویران را انجام میدهیم.
برخلاف این حرفهای شما، تبلیغاتی که درباره این واکسن میشود انتظارات تاثیرگذاری آن را خیلی بالا برده است، این موضوع را قبول دارید؟
واکسن الان یک محصول استراتژیک است، همین درباره واکسن فایزر و مدرنا میبینید که از فروردین در رسانههای آمریکایی خبرهای آن منتشر میشود، حتی خود ترامپ درباره آن مصاحبه کرد و مراکز علمی و فنی آمریکا را تحت فشار قرار داد. بحثهای این چنینی هم وجود دارد، واقعیت این است که محصول استراتژیک است و اگر توسط کشوری ساخته بشود، ضمن کمک به بهداشت و سلامت آن جامعه قدرت استراتژیکی آن کشور را هم بالا میبرد.
اما ما نه از کارشناسان، بلکه برخی از مسئولان حرفهای قطعی درباره تولید واکسن میشنویم، حتی گفتند ۱۲۰میلیون دز واکسن به شکل داخلی تامین میشود، در حالی که تجربه شکست واکسن استرالیایی هم وجود دارد. این کار ما خطرناک نیست؟
دو نکته وجود دارد، واکسن استرالیایی از پلتفورمهای نسبتا جدید استفاده کرده است اما چون پلتفورم واکسن ایرانی شناخته شده است و چندین شرکت دیگر با همین فرمولاسیون به نتیجه رسیدند، به احتمال قریب به یقین این اتفاق برای ما هم رخ میدهد. این پلتفورم قابل پیش بینی است.
مثل این است که بخواهیم بگوییم ما دانش ساخت خودرویی را آوردیم تا در ایران راهاندازی کنیم. بالاخره این خودرو ساخته شده و آن خودرو قبلا در خیابان تردد کرده است. این با این که برای خودمان خودرویی بسیازیم فرق میکند. پلتفرم، شناخته شده و به نتیجه رسیده است.
در واقع سه نوع پلتفرم برای واکسنها داریم، یکی پلتفرمهای قدیمی که واکسنهای ناشی از ویروسهای کشته شده یا ضعیف شده است و حدود یک قرن است بشر از آن استفاده می کند اما پلتفرم های جدید مربوط به سالهای اخیر است. نسبت به این دو پلتفرم دیگر که ناشناحته هستند و عوارض بلندمدتشان شناخته شده نیست، ساختار واکسن ویروسهای کشتهشده شناخته شدهتر است.
همچنین این را هم باید درنظر بگیرید که تعداد ساخت واکسن با ایجاد زیرساخت تولید مرتبط است، ایجاد زیرساخت با ساخت خود واکسن متفاوت است. به این معنا که شما میخواهید زیرساخت،تولید اجزای واکسن را تولید کنید، ماهی ۱۰میلیون واکسن غیرفعال میتواند ساخته بشود، این با این که واکسن تایید شود یا نه فرق میکند.
خود این ظرفیت، جدا از این که توسط آن کوویران ساخته بشود یا نه یک ظرفیت بسیار مهم و استراتژیک برای کشور برای تولید واکسن در آینده است.
یک توضیح کلی میدهید که فاز اولیه واکسن با چه نتایجی به پایان رسید؟
۵۶ نفر اول به سه گروه تقسیم شدند، به یک گروه دارونما تزریق شد، به یک گروه دو دز سه میکروگرمی تزریق شد و یک گروه هم دو دز ۵میکروگرمی دریافت کردند. نتایج آزمایشات را که چند روز پیش نگاه میکردم برای من خیلی امیدوارکننده بود و واقعا از انتظارات من خیلی بالاتر بود.
البته جمعیت کوچک است و ما امیدواریم این ایمنی در جمعیت بزرگ هم به این شکل ایجاد بشود، اما نسبت به واکسنهای غیرفعال معادل مثل سینوواک، سینوفارم و … نتایج کمی بهتر بود و عوارض بسیار کم.
میزان تاثیرگذاری واکسن مشخص شده است؟
در فاز یک این عدد را حتما ارائه میدهیم و عدد چشمگیری است، اما در فاز دوم عدد واقعیتر میشود. هرچه جمعیت بالاتر برود و افراد سالمند هم آزمایش بشوند، این عدد ممکن است کمتر شود.
هر ازچند گاهی خبرهایی درباره عوارض واکسن کرونا در دنیا تا حتی مرگ شنیده میشود، اینها صحت دارند؟
پلتفرمهای مختلف با توجه به ساختارشان عوارضهای مختلفی دارند؛ برای مثال در مورد واکسن فایزر عوارض شدیدی که گزارش شامل شوکهای آنافیلاکتیک و مرگهای نامشخص بود. به نظر میرسد هر دو عارضه ربطی به خود MRNA نداشته باشند و مربوط به نانولیپیدی باشند که ژنوم داخل آن پیچیده شده است. شنیدم در این چند ماه اخیر فایزر در حال تغییر خط تولیدش است و احتمالا این ماده را تغییر میدهد.
برای کوویران هم باید مجوز سازمان بهداشت جهانی بگیریم؟
واقعیت این است که من هم در این رابطه اظهار نظرهایی شنیدم که خیلی دقیق نیستند، مثلا میگویند که واکسن اسپوتنیک مجوزهای بینالمللی لازم را ندارد. ما باید چند نکته را بدانیم، اول این که مجوز سازمان غذاودارو آمریکا برای مصرف داخل این کشور است و اگر نخواهید آنجا بروید، نیازی به ارائه مدارک به این سازمان ندارید. من یادم است که واکسن روسی ۱۰ روز قبل از فایزر تزریق جمعی شد، اما روزی که فایزر شروع به تزریق عمومی کرد رسانههای غربی تمرکز کردند که اولین دوز واکسن انسانی کرونا تزریق شده است.
اینها مقداری بازی سیاسی است، سازمان جهانی بهداشت هم برای خریدهای خودش تاییدیه میدهد و نه برای استفاده جهانی واکسن. مثلا واکسن سرخکی که تزریق میکنید تاییدیه سازمان جهانی بهداشت نمیخواهد و تاییدیه سازمان غذا و داروی ایران برای تجویز داخل کشور لازم است.
البته ما اطلاعاتمان را به سازمان جهانی بهداشت میدهیم، نه بخاطر این که آنها واکسنمان را تایید کنند، سازمان جهانی بهداشت یک گروه واکسیناسیون کرونا دارد و ما هم میخواهیم عضو آن باشیم. اگر سازمان جهانی بهداشت مجوز بدهد، سازمانهای زیرمجموعه آن میتوانند از ما خرید کنند.
اما بخش عمدهای از صحبتهای همکاران شما درباره صادرات این واکسن است، این مدرک برای صادرات لازم نیست؟
تمام داروهایی که در کشور ما مصرف میشوند، تاییدیه سازمان غذاوداروی ایران را دارند، مثلا اگر بخواهید محصولی را به کشور عراق انتقال بدهید سازمان غذاوداروی عراق باید تایید کند و باز هم نیازی به مجوز سازمان جهانی بهداشت نیست، تنها در صورتی این مجوز لازم است که سازمان جهانی بهداشت قصد داشته باشد این واکسن را برای عراق خریداری کند.
سازمانهای غذاودارو به طور بینالمللی کار نمیکنند و هر کشوری سازمان غذاوداروی ملی خاص خودش را دارد.
این تاییدیه WHO روی اعتبار واکسن تاثیری ندارد؟
بله، به همین دلیل اطلاعاتمان را با آنها به اشتراک میگذاریم تا واکسن ما هم در سبد خرید آنها قرار بگیرد.
آقای دکتر مراحل آزمایش واکسن در ایران به همان شکلی است که سازمان جهانی بهداشت تایید کرده است؟
بله، ما دقیقا در حال اجرای برنامهای عینا شبیه پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت هستیم.
پس چرا برخی انتقادات نسبت به کم بودن جمعیت مورد آزمایش قرار گرفته وجود دارد؟
براساس پروتکل سازمان جهانی بهداشت در فاز اولیه ۱۰ تا ۱۰۰ باید آزمایش بشوند، برای فاز دوم چند صد نفر و برای فاز سه چند هزار نفر تا چند ۱۰هزار نفر در آزمایش شرکت میکنند. ما در فاز اول ۵۶ نفر را آزمایش کردیم، مدرنا ۱۵۰ نفر را آزمایش کرد، فایزر در مرحله اول ۹۰ نفر را آزمایش کرد و … براساس سبد جمعیتی خودمان این کار را انجام دادیم.
در فاز اولیه افزایش جمعیت اصلا لزومی ندارد، چراکه اگر درباره واکسن خطری وجود داشت تعداد زیادی از داوطلبین در معرض خطر قرار نگیرند. هدف فاز یک تعیین امنیت واکسن است و خیلی روی میزان ایمنی ایجاد شده حساس نیست. در فاز دوم، عدد را افزایش میدهند تا ایمونوژنیسیتی مشخص شود.
در کدام مرحله آزمایش واکسن مجوز تزریق اضطراری آن صادر میشود؟
قرار است میانههای فاز دو یک گزارش اولیه بگیریم، اگر اطلاعات براساس ایمنی و امنیت واکسن خوب بود، وارد فاز سه بشویم. وقتی فاز سوم در حال اتمام بود و مثلا روی ۱۰هزار نفر نتایج خوب بود وارد واکسیناسیون عمومی میشویم. یعنی حداقل بعد از این که چند هزار نفر واکسینه شدند، واکسیناسیون کلی در کشور با این واکسن شروع میشود.
با این تفاسیر فکر میکنید که واکسن برکت در بهترین حالت کی به مرحله استفاده عمومی میرسد؟
فکر کنم در بهترین شرایط موجود و اگر همه چی به خوبی پیش برود، در اواخر بهار میتوانیم مدرک استفاده اضطراری واکسن را در کشور بگیریم. الان واکسیناسیون عمومی شروع شده است و شنیدم که صحبتهایی برای واردات سینوفارم و استرازنیکا هم صورت گرفته است. احتمالا کوویران هم به سبد واکسیناسیون کشور اضافه میشود.
یک نگرانی دیگری که در چند ماه اخیر زیاد شده مربوط به احتمال فرار گونههای جهش یافته از واکسن است، چقدر اطمینان دارید که گونه انگلیسی کرونا از واکسن ایرانی فرار نمیکند؟
اعضای ویروسشناسی تیم ما سویه بریتانیایی را جدا کردند و سرم داوطلبان ایمن شده را با آن مجاور کردند و نهایتا به طور کامل ویروس بریتانیایی از بین رفته است و حتی میزان تاثیرگذاری ویروس را هم پایین نیاورد. حداقل نوع بریتانیایی ویروس را از بین برد، ما نوع آفریقای جنوبی را نداریم تا ببینیم واکسن روی آنها چه تاثیری میگذارد.
آقای دکتر صالحی، وضع کرونا در تهران الان به چه شکل است؟
ما الان شیب خفیف روبه افزایش داریم، هنوز خوشبختانه با یک پیک مواجه نیستم اما تعداد به سرعت در حال افزایش است. به نظر من هنوز وارد موج نشدیم، به طور کلی سه پیک را در تهران پشت سر گذاشتیم.
علت اوجگیری پاندمی در تهران پیک سوم چه بود؟
به نظر میرسید که چند مسئله در پیک سوم وضعیت را تشدید کرد. اول این که ما به فصل سرد برخورد کردیم،بخاطر سرما فضاها بسته شد،از سویی بعضی افراد خیلی شرایط را جدی نگرفت و نهایتا تیمهای درمانی خسته بودند، تیم درمانی پارسال را نمیتوان با وضعیت آبان و آذر مقایسه کرد.
تیم درمانی وقتی مکررا مریض از دست میدهد، واقعا خسته میشود و این باعث میشود مثل اوایل پاندمی کیفیت لازم را برای ارائه خدمات درمانی نداشته باشند. وقتی هم یک پیک طولانی میشود این خستگی دوچندان میشود.
به طور کلیتر ارزیابی شما از عملکرد نظام سلامت ما در مقابله با کرونا چیست؟
نظام سلامت در بحث درمان انصافا نمره خوبی میگیرد، همکارانمان خیلی تلاش کردند. من واقعا انتظار نداشتم که تیمهای درمانی تا این حد از جان خود و خانوادهشان مایه بگذارند. اما درباره نظام پیشگیری مشکلاتی بود و من نمره کمتری به این بخش میدهم، شاید با برنامه های بهتر و هزینههای بیشتر میشد روی پیشگیری بیشتر کار کرد.
برای مثال روی بحث حمل ونقل عمومی بیشتر تمرکز میکردیم، واقعا نمیشد همه را بسیج کرد تا اتوبوسها انقدر شلوغ نشوند؟ بحث بازگشایی مدارس و دانشگاهها میشد معقولانهتر انجام بشوند.
قطعا نمیتوان از زحمات کادر درمان چشم پوشی کرد، اما در دورههایی میزان مرگومیر کرونا در کشور نسبت به تعداد مبتلایان بسیار زیاد شد، علت چه بود؟
این طور نیست، آمارهای ما چند تفاوت دارد که باید به آنها دقت کرد. بریتانیا یا ایالات متحده آمریکا آمار بسیار بالایی در تعداد مبتلایان و فوتیها دارند اما برای مثال برخی کشورهای آفریقایی هیچ آماری ندارند، چراکه عملا تست نداشتند. در موج سوم ظرفیت تست پایه کرونا در کشور خیلی زیاد شد و این موضوع به تشخیص کمک فراوانی کرد، هرچه این تعداد بالاتر برود، تعداد تشخیصها هم بیشتر و درصد فوتی ها کمتر میشود.
حالا درصد فوتی ما مقداری بیشتر است چون که باز در جمعیت عمومی تست نکردیم و تستهایمان در جمعیت مریضهای بدحال بیشتر است، اگر پایین این سبد را باز کنیم این درصد هم کاهش پیدا میکند.
به بحث تست اشاره کردید، ما چقدر در ردیابی و تشخیص بیماران کرونایی عقب ماندیم؟
دنیا را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد،برخی کشورها خیلی هزینه کردند و خیلی قدرتمند ظاهر شدند؛ مثل استرالیا و کرهجنوبی. برخی کشورها مثل اسپانیا، ایالات متحده یا ایران متوسط عمل کردند. برخی کشورها هم که تکلیفشان معلوم است و اسم نمیبرم. یکی از کشورهای همسایه ما مرگ ومیر بالایی داشت اما بخاطر نبود تست، گزارش نمیدهند.
اینجا هم البته آمار آزمایش کرونا خیلی کم بود، تایید نمیکنید؟
یک مقداری بحث تحریمها اثر منفی گذاشت و فکر کنم واقعا کاری که ایالت متحده آمریکا انجام داد، به معنای واقعی کلمه غیرانسانی بود و هست.
اما درباره تحریمها یک دوگانگی وجود دارد یک بار میگویند موثر است و باری دیگر رد میکنند، بالاخره درباره کووید-۱۹ تحریمها چه نقشی داشتند؟
من در کار خودم میگویم، تحریمها در سالهای گذشته غیرانسانی بودند و روی بخش بهداشت و درمان تاثیرگذار بودند. آن طور که در کار خودم میبینم کار آمریکا کاملا یک مسئله حقوق بشری است. کمبودهایی که در تجهیزات داریم مستقیما با تحریمهای آمریکا مرتبط است.
از سوی دیگر برای ایران در جابهجاییهای مالی مشکلات زیادی به وجود آوردهاند که در خرید مواد اولیه که برای تولید مفید هستند، مشکل به وجود میآید و دوم به صورت مشخص برخی محصولات را نمیتوانیم خریداری کنیم. این با صحبتهای آنها مبنی بر حمایت از حقوق بشر خیلی در تضاد است.
براین اساس تا شروع واکسیناسیون ما چقدر باید شاهد این اوجگیریهای بیماری باشیم؟
واکسیناسیون که شروع شده است، اما میزان جمعیتی که باید واکسن تزریق کنند مهم است و حداقل ۵۰درصد تا حتی ۹۰درصد یک جامعه باید واکسینه بشوند.
با توجه به شرایط فعلی اظهار نظر درباره این موضوع مقداری سخت است، چون اگر با گونههای جدید مواجه شویم کار سخت میشود. این که واکسن چقدر روی اینها تاثیر میگذارد خیلی مهم است. از طرفی اگر این گونههای جدید ایجاد نشوند، شاید با رعایت دستورالعملها پیکهای بعدی در کشور دیرتر ایجاد بشوند.
پس میتوانیم انتظار داشته باشیم تا یک سال دیگر آمار مرگومیر کووید در کشور به صفر برسد؟
من فکر میکنم با این اقداماتی که وزارت بهداشت و مردم کنار هم انجام میدهند، بیماری در حالت لب به لبی کنترل میشود، اگر این حفظ بشود با پیکهای تند بیماری درگیر نمیشویم، حالا اگر عید همه مردم به مسافرت بروند قطعا وضعیت فرق میکند.
سرنوشت کووید-۱۹ در کشور را چگونه پیشبینی میکنید؟
سرنوشت کووید-۱۹ در ایران، خارج از سرنوشت کووید-۱۹ در دنیا نیست. اگر واکسن موثر باشد و جهشهای جدید ویروس را پوشش بدهد به احتمال زیاد در یک یا دو سال آینده میتوانیم از این ویروس فاصله بگیریم، اما اگر گونههای بعدی بتوانند بر واکسن غلبه کنند، احتمالا ما چند دههای درگیر این موضوع هستیم.
خسته نباشید ممنون به خاطر این مطالب فوق العاده
متشکرم از لطفتان