به گزارش آدینه پرس؛ فقر شرایط بسیار غمانگیزیست که گریبان یک خانواده تبریزی را در خیابان آخمقیه در برگرفته است. هستند عدهای از مردم که برای به دست آوردن نیازهای اولیه و ضروری برای خود و خانوادههایشان تقلا میکنند، اما تلاشهای بعضی از آنها به دلایل زیادی بیحاصل میمانند.
به گزارش آدینه پرس، در گشت و گذار در این کلانشهر، اولین ها به سراغ خانوادهای ۴ نفره در آخمقیه تبریز با دو فرزند خردسال و یک مادر جوان رفتند، که در خانهای حدود ۳۵ متری در قلب شهر تبریز در وضعیتی اسف بار شب را به روز میرسانند.
اینجا روایت فقر و نداری، افسانه و داستان غیر واقعی نیست؛ بلکه زندگی کردن در خانهای ۳۵ متری، بدون پنجره در این زمستان سرد و سوزناک که دغدغه تقسیم کردن یک قرص نان بین وعدههای غذایی، استحمام و توالت در فضایی یک متری بدون آبگرمکن با یک بخاری برقی که گرمای آنچنانی را ندارد و… جملگی حکایت تلخ، اما واقعی در دل شهری که عقبهٔ شهر اولین ها را به یدک میکشد.
وارد مکانی رنگ و رو رفته میشویم. اولین تصویری حک شده در ذهنمان، چشمان معصوم کودکی خردسال بود که حکایتها داشت از رنج و نداری و حسرت. آرزوهایشان کوتاه و گویا بود که معصومانه نظارهگر حضورمان بود. گویی میتوان پی برد با اولین نگاه که نه لباسهای رنگارنگ، نه تفریح و اسباب بازیهای آنچنانی، نه سفر به شهرهای خوشآب و هوا و…
اشکهای زن جوان اندوهگینمان کرد، که با سختی و درد بیماری سرطان سینه نیز همراه بود و قسم دادن پشت سر هم برای روایت از درخواست کمک از همشهریان و خیران نوع دوست تبریزی بود، انگار خواست خدا بود که باشیم و به تصویر بکشیم، قبل از آنکه دلهایی بشکند و تار مویی از هم گسسته شود، اوست که بر همه امور واقف هست و مددش را می رساند.
خبرنگار: ناصر غلامی هوجقان